زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها با دخترش
دخـتـرم، ارثـیـۀ غـربـت مـادر مـال تو پر کشیدن مال من، این دو سه تا پر مال تو داغ من مال علی، داغ علی هم مال من حسنـیـن و غـم این دو تا برادر مال تو خطبه خوانی، توی مسجد مدینه مال من خطبه خواندن، توی کوفه مثل حیدر مال تو خـندۀ همسایه ها، تو راه کوچه مال من صدای هـلهلـه و خـنـدۀ لـشـگـر مال تو این سه تا کفن، واسه من و علی و مجتبی زیـنـبـم، پـیـرهن حسین بی سر مال تو قصـۀ میـخ در و کـشتن محسن مال من غصۀ سه شعبه و حنجر اصغر مال تو بوسه های بی رمق؛ این دم آخر مال من بـوسـه هـای لب گـودال بـرادر مـال تو زخم بستر مال من، اشکای حیدر مال من یک هزار و چندتا زخمِ تنِ بی سر مال تو قتل و غارت مال تو، رخت اسارت مال تو دیدن بزم شراب و می و ساغر مال تو |